سردارگمنام گیلانی

سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری
سردارگمنام گیلانی

سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری

شهید حسن باقری

زندگی نامه

شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) در 25 اسفند 1334 مصادف با سالروز میلاد امام حسین(ع) در تهران بدنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران دبستان در دبیرستان «مروی» ادامه تحصیل داد و با اخذ دیپلم در سال 54 در دانشگاه ارومیه در رشته دامپروری پذیرفته شد اما پس از چندی به دلیل فعالیت های مذهبی و مبارزاتی از دانشگاه اخراج شده و در سال 56 به خدمت سربازی اعزام می شود و سرانجام با فرمان حضرت امام(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگان ها، سربازی را ترک می کند.

وی که با پیروزی انقلاب اسلامی وارد فعالیت های مختلف فرهنگی و اجتماعی از جمله خبرنگاری می شود در سال 59 با شروع جنگ تحمیلی راهی جبهه های جنوب شده و در بدو ورود به اهواز «واحد اطلاعات عملیات رزمی» را برای دستیابی دقیق از موقعیت دشمن  راه اندازی می کند که این آغازی برای راه اندازی این واحد در ستاد عملیات جنوب می شود.
تولد و کودکی:
به روز سوم شعبان 1375 ه.ق مطابق با 25 اسفند سال 1334 ه.ش در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در حوالی میدان خراسان تهران چشم به جهان گشود. والدینش به عشق و محبت اباعبدالله‌الحسین(ع) و از باب تیمن و تبرک، نام "غلامحسین" را بر او نهادند و به دنبال آن در سن دوسالگی در سفر کربلا او راه همراه خود بردند. پدرش که در تربیت وی، جدیت زیادی داشت از همان طفولیت او را با خودبه مسجد و هیأت و مراسم عزاداری سرور شهیدان می‌برد. این حضور معنوی باعث شد که او در آن ایام عضو فعال و مؤثر هیأت نوباوگان محبان‌الحسین(ع) گردد. غلامحسین دوره دبستان را در مدرسه مترجم‌الدوله و دوره متوسطه را در دبیرستان مروی تهران به پایان رساند.
فعالیتهای قبل از انقلاب:
در سال 1354 پس از اخذ دیپلم ریاضی، در رشته دامپروری دانشکده کشاورزی شهر ارومیه تحصیلات عالی خود را آغاز کرد. در این ایام علاوه بر مطالعه منظم وانسجام یافته در زمینه مسائل اسلامی، با سخنرانی در جمع دانشجویان و برقراری کلاسهایی در زمینه اصول عقاید برای دانش‌آموزان مدارس، فعالیت مذهبی خود را دنبال می کرد و بارها با بعضی از اساتید غرب زده که فرهنگ اسلامی را انکار و مظاهر منحط غربی را ترویج می‌نمودند، به بحث می‌نشست و ماهیت آن فرهنگ و عوامل غرب زده را افشا می‌کرد. از این رو، وی به عنوان یک عنصر مذهبی و فعال حساسیت مسئولان و گارد دانشگاه را برانگیخته بود، که در نهایت به دلیل این فعالیتها پس از یک سال و نیم تحصیل، از دانشگاه اخراج گردید.
در این ایام در جواب یکی از نزدیکانش که به او گفته بود: تو یک سال و نیم از عمرت را بی‌خود تلف کردی. پاسخ می‌دهد: من وظیفه‌ام را انجام دادم و اگر به دانشکده رفتم برای کسب مدرک نبود، بلکه برای رشد خودم بود و می‌خواستم که دیگران را هم به صحنه بیاروم. شهید باقری در اسفندماه سال 1356 به خدمت سربازی اعزام شد و پس از طی دوره آموزشی در پادگان جلدیان نقده به ایلام منتقل گردید.
 
ادامه مطلب ...

شهید عباس بابایی

زندگی نامه

نام : عباس بابایی

نام پدر : اسماعیل

تولد : ۱۴ آذر ۱۳۲۹

محل تولد : قزوین

راه یابی به دانشکده خلبانی نیروی هوایی : ۱۳۴۸

اعزام به آمریکا جهت تکمیل دوره خلبانی : ۱۳۴۹

بازگشت به ایران : ۱۳۵۱

ازدواج با صدیقه (ملیحه) حکمت: ۴ شهریور 1354

فرماندهی پایگاه هشتم هوایی اصفهان (ارتقاء از درجه سروانی به درجه سرهنگ دومی) : 1360/5/7

معاون عملیات نیروی هوایی تهران (ترفیع به درجه سرهنگ تمامی) : 1362/9/9

افتخار به درجه سرتیپی : ۸/۲/۱۳۶۶

تاریخ شهادت : ۱۵ مرداد ۱۳۶۶

محل دفن : گلزار شهدای قزوین

طول مدت حیات : ۳۷ سال

نحوه شهادت:

اصابت گلوله به پیکرش در حین انجام عملیات برون مرزی شهید عباس بابایی، بزرگ مردی که در مکتب شهادت پرورش یافت ؛ مجاهدی که زهد و تقوایش بسان دریایی خروشان بود و هر لحظه از زندگانیش موج ها در برداشت. مرد وارسته ای که سراسر وجودش عشق و از خودگذشتگی و کرامت بود، رزمنده ای که دلاور میدان جنگ بود و مبارزی سترگ با نفس اماره ی خویش. از آن زمان که خود را شناخت کوشید تا جز در جهت خشنودی حق تعالی گام برندارد. به راستی او گمنام، اما آشنای همه بود. از آن روستاییِ ساده دل، تا آن خلبان دلیر و بی باک.

وصیت نامه اول

بسم الله الرحمن الرحیم

همسرم ! راه خدا را انتخاب کن که جز این راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد

ملیحه جان همانطوری که میدانی احترام مادر واجب است . اگر انسان کوچکترین ناراحتی داشته باشد اولین کسی که سخت ناراحت می شود مادراست که همیشه به فکر فرزند یعنی جگرگوشه اش می باشد

ملیحه جان اگر مثلا نیم ساعتی فکر کردی راجع به موضوعی هرگز به تنهایی فکر نکن حتما از قرآن مجید و سخنان پیامبران - و امامان استفاده کن و کمک بگیر- نترس هر چه می خواهی بگو. البته درباره هر چیزی اول فکر کن . هر چه که بخواهی در قرآن مجید هست مبادا ناراحت باشی همه چیز درست می شه ولی من می خواهم که همیشه خوب فکر کنی . مثلا وقتی یک نفر به تو حرفی می زند زود ناراحت نشو درباره اش فکر کن ببین آیا واقعا این حرف درسته یا نه . البته بوسیله ایمانی که به خدا داری.

ملیحه جان به خدا قسم مسلمان بودن تنها فقط به نماز و روزه نیست البته انسان باید نماز بخواند و روزه هم بگیرد . اما برگردیم سرحرف اول اگر دوستت تو را ناراحت کرد بعد پشیمان شد و به تو سلام کرد و از تو کمک خواست حتما به او کمک کن . تا میتونی به دوستانت کمک کن و به هر کسی که می شناسی و یا نمی شناسی خوبی کن. نگذار کسی از تو ناراحت بشه و برنجه.

هر کسی که به تو بدی می کند حتما از او کناره بگیر و اگر روزی از کار خودش پشیمون شد از او ناراحت نشو. هرگز بخاطر مال دنیا از کسی ناراحت نشو.

ملیحه جون در این دنیا فقط پاکی، صداقت ،ایمان ، محبت به مردم ، جان دادن در راه وطن ، عبادت باقی می ماند. تا می تونی به مردم کمک کن . حجاب ، حجاب را خیلی زیاد رعایت کن .

خدایا ، خدایا ، تو را به جان مهدی (عج) تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار . به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می کشم وصیت نامه بنویسم . حال سخنانم را برای خدا در چند جمله انشاالله خلاصه می کنم

اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت ، فامیلت را که چیزی نداره، کسی که بیچاره است او را از بدبختی نجات بده. تا میتونی خیلی خیلی عمیق درباره چیزی فکر کن. همیشه سنگین باش. زود از کسی ناراحت نشو از او بپرس که مثلا چرا اینکار را کردی و بعد درباره آن فکر کن و تصمیم بگیر. . .

. . . ملیحه به خدا قسم به فکر تو هستم ولی می گویم شاید من مردم باید ملیحه ام همیشه خوشبخت باشد . هرگز اشتباه فکر نکند . همیشه فقط راه خدا را انتخاب بکند . چون جز این راه راه دیگری برای خوشبختی وجود ندارد .

ملیحه باید مجددا قول بدهی که همیشه با حجاب باشی . همیشه با ایمان باشی . همیشه به مردم کمک کنی . به همه محبت کنی . در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است و راه خداست . . . اگه می خواهی عباس همیشه خوشحال باشد باید به حرفهایم گوش کنی . ملیحه هرچقدر میتونی درس بخون . درس بخون درس بخون . خوب فکر کن . به مردم کمک کن . کمک کن خوب قضاوت کن . همیشه از خدا کمک بخواه . حتما نماز بخون . راه خدا را هرگز فراموش نکن . . .

همیشه بخاطرت این کلمات بسیار شیرین و پر ارزش را بسپار « کسی که به پدر و مادرش احترام بگذارد ، یعنی طوری با آنها رفتار کند که رضایت آنها را جلب نماید ، همیشه پیش خداوند عزیز بوده و در زندگی خوشبخت خواهد بود

ملیحه مهربانم هروقت نماز میخونی برام دعا کن .

وصیت نامه دوم

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

خدایا ، خدایا ، تو را به جان مهدی (عج) تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار . به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت می کشم وصیت نامه بنویسم . حال سخنانم را برای خدا در چند جمله انشاالله خلاصه می کنم .

خدایا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده .

خدایا ، همسر و فرزندانم را به تو می سپارم .

خدایا ، در این دنیا چیزی ندارم ، هرچه هست از آن توست .

پدر و مادر عزیزم ، ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم .

عباس بابایی

22/4/1361

21ماه مبارک رمضان

منبع: سایت شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران