سردارگمنام گیلانی

سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری
سردارگمنام گیلانی

سردارگمنام گیلانی

شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری

منتخبی از دلنوشته های شهید منصوری

پرودگارا ؛ زمانی که تمام روزهایمان عاشورا است و زمین هایمان کربلا و ماه هایمان محرم و محرابمان قتلگاه  و جبهه هایمان پر از بدن های خونین علی اکبرهای زمانه است و دشمن پست و فرومایه آب را چون تاسوعا و عاشورا بر رویمان می بندد و خانه و کاشانه ما را چون خیمه های حسین علیه السلام در میان شعله های آتش می سوزاند. پرودگارا؛ از تو می خواهم من نخستین کسی از خانواده ام باشم که به کشته شدگان راهت اضافه گردم.

مادرم! مرا بخاطر اینکه فرزندت هستم دوست مدار. مادرم ! دوستم بدار چون فرزند اسلامم و هدفم رهایی و آزاد ساختن اسلام عزیز است. اگر هر روز کاروان سرخ شهداء از کوچه ها و خیابان های شهرمان بگذرد  و تمامی خیابان ها و کوچه هایمان مزین به نام شهیدان شود و پرچم عزا در وجب به وجب میهنمان نصب گردد و نخل غم در سینه مادران کاشته شود ، کافران و دشمنان اسلام بدانند هرگز دست از یاری دین خداوند متعال و حمایت امام عزیزمان بر نخواهیم داشت.

سردار شهید سیدمنصور(جعفر)منصوری

برگی دیگر از دست نوشته های سردار شهید سیّد جعفر(منصور) منصوری

 با خود می گویم ؛ ای بنده سزاوار سرزنش و نکوهش ! ای ناشایست ! بدان این روزها و لحظه هایی که در آن بدنیا آمده ای ، زندگی می کنی و تا وقتی که می میری به همانند ایستگاه مسافرتی است که تو از آن ایستگاه ها به وطن اصلی خودت که برای زندگی جاودان در آن آفریده شده ای سفر می نمایی. خدواند متعال تو را به این سفر فرستاده است تا از فایده های آن و کمال های سرشاری که در آن است از خرد خرمندان ، دانش دانشمندان ، حکمت حکیمان ، تفکر دانایان و . . . بهره مند شوی.

 با خود می گویم ؛ ای بنده عاصی ، اگر تو در این سفر برای خشنودی خداوند متعال عمل کنی و راهنمایی های او را پیروی نمایی و همواره نگران و دلواپس سفارشات حق تعالی باشی ، از بهره های این سفر و فضائل بیشمار آن بقدری نصیب تو می گردد که تمامی حسابگران دنیا هم از شمردن انواع و اقسام آن عاجز شوند چه رسد به تعداد آنها.

 با خود می گویم ؛ دنیا وسیله ای است برای پیمودن راه کمال ، مبادا خوردن و خوابیدن ، لذّت بردن از لذت های دنیوی هدفت گردد . مبادا که ره گم کنی و شب و روزت را به لهو و لعب سپری نمایی. دنیا دو گونه است مذموم و ممدوح ، دنیای مذموم همان اسیر لذات گذرا و لحظه ای  دنیا شدن و آنها را هدف قراردادن است. و دنیای ممدوح ، دنیا را وسیله ای برای دانستن از همه چیز برای رسیدن به زیست عقبی و آخرت . دنیای مذموم ؛ دنیا برای دنیاست و دنیای ممدوح؛ دنیا برای آخرت است.

 با خود می گویم ؛ بدان که مقام ، زن و فرزند و پول ، خوشی های گذرا و . . . وسیله ای موقت برای تو مهیا شده اند و مسافر را دیر یا زود ترک محل سفر باید و به سوی وطن خویش (سرای آخرت) کوچ نمودن و خوشا به حال آنان که چشم دل بگشودند و خویشتن را یافتند و پستی ها را رها نموده و برای بازگشت به وطن خویش مهیا گشتند.